Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-04@08:47:04 GMT

صداوسیما؛ پیر، دیر، دور

تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۷۶۶۹

صداوسیما؛ پیر، دیر، دور

آفتاب‌‌نیوز :

تلویزیون هنوز مهم است، حتی اگر به شکلی ترحم‌برانگیز، یک سریال، حتی یک سریال هم برای رقابت با شبکه‌ی خانگی و پلتفرم‌ها نداشته باشد؛ تلویزیون هنوز مهم است حتی با آن سانسور‌های پخش زنده‌اش که مخاطب را تحقیر می‌کند و البته خشمگین؛ تلویزیون هنوز مهم است حتی با خودزنی‌هایش، با گرفتن آنتن از اندک سرمایه‌های باقیمانده‌اش؛ تلویزیون هنوز مهم است حتی با ناتوانی مزمن‌اش در بی‌طرفی؛ تلویزیون هنوز مهم است حتی با دو جین مجری جانبداری که مدام بیانیه صادر می‌کنند و اساسا صاحب دعوا هستند تا میزبان گفتگو؛ تلویزیون هنوز مهم است حتی با همین بخش‌های خبری‌اش که گاه تا چند روز چشم بر مهم‌ترین رویداد‌ها می‌بندد و گاه روز‌ها بر بی‌اهمیت‌ترین موضوعات برای مخاطب ایرانی، سوار می‌شود و پایین نمی‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بله تلویزیون هنوز مهم است، صداوسیما هنوز مهم است نه برای آنچه که در همه‌ی دنیا نشانه‌ی ورشکستگی رسانه می‌دانند، نه؛ تلویزیون مهم است، چون هر تغییرش، هر ترکِ عادتش، هر برنامه‌ی غیرمنتظره‌اش، پیام مهمی به جامعه است، پیامی که هیچکس جز تلویزیون نمی‌تواند حامل‌اش باشد. تلویزیون هنوز مهم است چراکه فقط اوست که می‌تواند به ما بفهماند کشتی‌بان را سیاستی دگر آمده است یا خیر.

تلویزیون، چابک نیست؛ «پیر» است و الگوهایش چند دهه بدون تغییر مانده و حتی گاهی به عقب‌تر هم رفته است؛ تلویزیون پیر است حتی در همین دوره‌ی زمامداری جوانان نورسیده‌اش. نسل تلویزیون‌ها که دگرگون شد، عصر تلویزیون‌های ۲۴ ساعته‌ی لس‌آنجلسی که سپری شد و نوبت به تلویزیون‌های لندنی که رسید، صداوسیما دیگر حرف چندانی برای گفتن نداشت، نه ابتکاری که دیدنی‌اش کند و نه سیاستی که مخاطبانش آب نرود. نمی‌شد با همان درک از مخاطب و با همان الگو‌های فرسوده، با رقبا رقابت کرد، اما تلویزیون پیر وطنی، بلندگو ماندن را بر تعامل با تصویر به‌روزرسانی شده‌ی مخاطبانش، ترجیح می‌داد.

عصر شبکه‌های اجتماعی که فرارسید، عصر پیام‌رسان‌های شگفت‌انگیز، عصر رسانه‌های شهروندی، عصر کاربران به جای بینندگان، عصر مخاطبان غیر وابسته‌ی چندمنبعی، پیری و فرتوتی تلویزیون چنان عیان گشت که حتی تولد شبکه‌های دیجیتال هم نتوانست چهره‌اش را بیاراید. تلویزیون نه اراده‌ای برای نمایندگی کردن همه داشت و نه می‌توانست بازتاب‌دهنده‌ی تنوع واقعی مخاطبانش باشد او عمیقا عادت کرده بود رسانه‌ی بخشی از ملت باشد برای همه‌ی ملت حتی اگر خودش را رسانه‌ی ملی هم صدا بزند. او به نقش کهنه‌اش که شاید زمانی کارآمد بود، خو گرفته بود و نشانه‌ی پیری همین نتوانستن‌هاست، همین ترک عادت نکردن‌ها، همین در گذشته ماندن‌ها.

تلویزیون همیشه «دیر» می‌رسد، خیلی دیر. همین بحران اخیر را ببینیم، اعتراض به پدیده‌ای همچون گشت ارشاد به خیابان رسید، اما تلویزیون تازه و با گام‌های لرزان به سراغ سوژه رفت؛ آن هم بعد از مبدل شدن به خشم، بعد از مبدل شدن به شکاف، بعد از مبدل شدن به خشونت. این دیر رسیدن تلویزیون، جلوه‌ای از انکار موضوعات، سوژه‌ها و پدیده‌ها در رسانه‌ی ملی است و صدالبته نشانی از انکار واقعیت.

تلویزیون در هفته‌ی گذشته میزبان گفتگو‌هایی درباره‌ی گشت ارشاد و مساله‌ی حجاب بود و پس از مدت‌ها صدای دیگری هم از قاب تلویزیون شنیده شد، صدای مخالف، اما دقیقا زمانی که صدای اعتراض خیابان‌ها، فضا را پر کرده بود و جایی برای صدای تلویزیون باقی نمی‌ماند. از قاب تلویزیون تا کف خیابان، همان راه نرفته‌ی صداوسیماست، همان دیر رسیدن که در رسانه، «دیر رسیدن» همان «هرگز نرسیدن» است، بر خلاف آن مثل معروف.

تلویزیون همواره دور می‌ایستد نه در قلب ماجرا و نه الزما در سوی حقیقت. تلویزیون از مجریان و گزارشگرانی که به باور افکار عمومی، جویندگان حقیقت تلقی شوند خالی است و البته از گزارش‌ها و مستند‌هایی که پرسشگری و حقیقت‌جویی مخاطب را نمایندگی کند نیز بی‌بهره است. در برند تلویزیون، در برند صدا و سیما، مولفه‌ی حقیقت برجسته نیست و این دور بودن تأسف‌بار از حقیقت‌جویی، اعتبار این رسانه را فرسوده است.

دور ایستادن، بی‌اعتباری به بار می‌آورد و اینچنین است که روایت صداوسیما، آن روایتی نیست که بتواند به جامعه آرامش ببخشد، به وقت بحران از هیجان بکاهد و از بازتولید چرخه‌ی خشم و خشونت جلوگیری کند. نه تنها افکار عمومی حقیقت‌جویی صداوسیما را سخت می‌پذیرد که خود تلویزیون هم باوری به حقیقت‌جویی‌اش ندارد و سریعا به همان تنظیمات کارخانه بازمی‌گردد؛ گواه‌اش همین گفتگو‌هایی بود که با حضور منتقدانی، چون کرباسچی و سعید شریعتی و آزاد ارمکی و ... در قاب تلویزیون آغاز شد و نهایتا به تریبون یکسویه‌ی چهره‌هایی، چون رسایی و شریعتمداری کیهان و قدری‌ابیانه تنزل یافت یا گفتگو‌ها صرفا به یک برنامه محدود شد.

منبع: خبرآنلاین

منبع: آفتاب

کلیدواژه: صداوسیما تلویزیون حقیقت جویی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۷۶۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تندیس‌های طلایی در دست راویان حقیقت

جشنواره‌ها عموما عامل انگیزشی بسیار قوی برای تولیدکنندگان آثار رسانه ای، هنری و پژوهشی هستند که این تولید کنندگان تلاش دارند تا علاوه بر محک خود در بستر جشنواره با تنوع تولید و اندیشه و دیدگاه‌های متفاوت نیز در موضوعات مورد علاقه خود بیشتر آشنا شوند و بر وجوه آموزشی موجود در جشنواره‌ها در کنار مباحث رقابتی توجه دارند.

امروز، معاونت صدای رسانه ملی به مأمن و مرکز مهم در زمینه مستندسازی تبدیل شده و حامی جدی مستندسازان است. مروری بر آثار ارائه شده در این دوره از جشنواره پژواک و اذعان داوران در این عرصه به خوبی اثبات می‌کند بسیاری از برنامه سازان پیشکسوت و جوان در حوزه مستندسازی آثار فاخر و تأثیرگذاری را ساخته و به سراغ سوژه‌های ناب برای مستندسازی رفتند. 

جشنواره مستند رادیویی پژواک محملی شده تا قالب مستندسازی در رادیو احیا شود و مستندسازان رادیویی در فضایی سالم با یکدیگر رقابت کنند. همچنین در سایر شبکه‌ها نیز فضای مناسبی برای پخش آثار شاخص و برتر مستند ایجاد کرده است. نتیجه این است که امروز، برنامه‌های مستندمحور رادیو، پرشنونده هستند و به واسطه رادیو، مستند‌ها جایگاه ویژه‌ای نزد ذائقه مردم یافته است.

از سوی دیگر جشنواره پژواک فرصتی فراهم کرده تا مردم هم در این جشنواره سهمی داشته باشند. هدف از این بخش، افزایش تعامل میان برنامه سازان و مخاطبان و از سوی دیگر شناسایی افراد مستعد در این حوزه است. همچنین آثار قابل داوری در بخش مردمی نسبت به دوره‌های گذشته به لحاظ کمی و کیفی رشد داشته و این نشان می‌دهد مردم علاقمند به این قالب از برنامه سازی هستند. ضمن این که در حوزه مردمی سعی شده گونه‌های راحت مستند (مستند روایی و گزارشی) گذاشته شود تا علاقمندان به این عرصه وارد میدان شوند. بخش مردمی جشنواره پژواک در راستای نگاه تحولی معاونت صدا مبنی بر راه اندازی نهضت تولیدات مردمی است که این نگاه به جد دنبال می‌شود.

در واقع ایجاد فضای تعاملی میان مردم و مستندسازان و احترام به نظر و علاقه شنوندگان رادیو هم از دیگر مزیت‌های این رویداد است. جشنواره مستند پژواک نیز همچون بسیاری دیگر از جشنواره‌های رادیو با مشارکت عموم مردم برگزار می‌شود. به این ترتیب که برای همه مردم این امکان فراهم شد تا بهترین فیلم‌های مستند از نگاه خود را انتخاب و در این جشنواره شرکت دهند. بدون تردید نظرات مردمی نیز به تقویت فعالیت رادیو در زمینه تولید و پخش آثار مستند کمک می‌کند. 

از سوی دیگر دوری از کلیشه‌های رایج، خلق و اجرای طرح‌های نو، تحولی عمیق در محتوا و اضافه شدن بخش‌های ویژه همچون وعده صادق و... حاصل توجه جشنواره پژواک در سومین دوره است.

مراسم افتتاحیه این جشنواره همزمان با سالروز ۸۴ سالگی رادیو برپا شد و برگزیدگان بخش‌های برنامه‌های مستمر، مستند‌های مستمر، مشاغل و مستندنگاری اعلام شدند. اکنون که به روز‌های اختتامیه نزدیک می‌شویم، قرار است برگزیدگان راویان حقیقت در بخش‌های اصلی، ویژه و مردمی اعلام شود و تندیس‌های طلایی در دستان راویان حقیقت در رادیو قرار بگیرد.

دیگر خبرها

  • حقیقت بندگی خدا در بیان امام صادق(ع)
  • تندیس‌های طلایی در دست راویان حقیقت
  • خبر‌های «پشت صحنه»، جمعه ۱۴ اردیبهشت
  • ۱۰ حقیقت حیرت‌انگیز درباره عنکبوت‌ها که باید بدانید
  • خاموشی صدایی ماندگار
  • خاموشی صدای ماندگار ورزش
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • مجلس، مقدم‌ترین لبه تماس حاکمیت با مردم است | توجه به تبیین خدمات دولت در مجلس
  • پیام تسلیت رئیس رسانه ملی در پی درگذشت مسعود اسکویی
  • مجلس، مقدم‌ترین لبه تماس حاکمیت با مردم است/ توجه به تبیین خدمات دولت در مجلس